بنام خدا
پروژه علمي
و پروسه تعاوني
براي عرضه
چنين انديشه اي ديدگاه
هاي مختلفي بايد بكار
گرفته شود . لذا در
مقاله زير به دنبال ارائه
تفكر راه گشاي بالا
خواهيم بود .
در كودكي
انشاء نوشتن كار خيلي
دشوار و ناهمواري است
. زيرا پرواز به دور دست
هاي انديشه ناممكن مي
نمايد . و عنوان جنجال بر
انگيز علم بهتر است يا
ثروت , دغدغه استاد و شاگرداني
است كه در پروژه علمي همكار
و هميار يكديگر بوده ولي
از پروسه پيدايش سرمايه
و ثروت و اثرات آن اطلاع
چنداني ندارند . اما اكنون
انسان به آن درجه از خلاقيت
رسيده است . كه با هدايت
اين موضوع ميتواند به
آن پاسخ دقيقتر و اساسي
تري را بدهد.
كوتاهترين
پاسخ نيز از تعامل علم
و ثروت بدست مي آيد . اگر
نحوه نگرش را از مطلق گرائي
منصرف نموده و اين دو را
درخدمت يكديگر ببينيم
. هر دو خوبند . پس وظيفه ما
ابتدا تغيير نگرش و درمرحله
بعدي علم را در خدمت ثروت
بدون مطلق گرائي و ثروت
را در خدمت علم بدون
مطلق گرائي قرار دادن
است .
حال
چگونه مي توانيم شاگرد
و استاد را در خدمت منابع
ثروت يعني صنعت و كشاورزي
و خدمات و بالعكس قرار
دهيم . تنها راه بهم پيوستگي
اين دو طيف بزرگ انساني
, شركت آنها در تعاوني عظيمي
است كه طرفين سهامداران
آن باشند . تعاوني هاي دانش
بنيان و افراد دانشجو
و محقق و فنآوري كه اعضاء
دانشگاه تعاوني هستند.
و از سوي ديگر سهامداران
تعاوني هايي كه شاغلين
و بر پا دارندگان علم و
ثروت خواهند بود .
پيچيدگي
مطلب در ابتدا مي تواند
به اهميت و روند و ارزشهاي
آتي آن صدمه بزند . اين است
كه با تشخيص سه طيف نيروي
متفاوت يعني دانشجو و
استاد و سرمايه دار به
تعريف ساده تر ي خواهيم
پرداخت .
1- اساتيد
حوزه و دانشگاه و وكلاي
حقوقي و پزشكان و مهندسين
, در همايش شهري و استاني
و كشوري , مي توانند . مدرس
و محقق و فنآور دانشگاه
هاي تعاوني باشند . كه خود
سهامداران آن بوده و با
اخذ وام از بانك تعاون
و خريد سهام از طريق بورس
و همچنين استفاده از وام
طرح هاي زود بازده دست
به فعاليت دانش بنيان
زده و حلقه مفقوده تعاوني
( ثروت ) را در حيطه علم پيدا
نمايند .
2- سرمايه
داراني كه داراي تعاوني
هاي توليد ( صنعتي و كشاورزي
و خدماتي ) هستند . از سوي
ديگر مي توانند به مشاركت
خريد سهام در دانشگاه
هاي تعاوني پرداخته و
نياز هاي امروز و فرداي
توسعه تعاوني خود را در
آن جستجو نمايند . و با اعلام
دقيق نيروهاي مورد نياز
خود در تعيين رشته هاي
مورد نياز دانشگاه تعاوني
, دست به سياست گذاري كلان
زده و در تأمين نيروهاي
آتي خود موفق باشند . نيروهائي
كه در ارتباط مستقيم با
رشته خود و تحقيقات و فنآوري
مورد نياز تعاوني هاي
توليد , پروش يافته و به
آينده خود اميدوار هستند.
3- نيروي
سوم يعني دانشجويان هستند
. كه با خريد سهام دانشگاه
تعاوني و پذيرفته شدن
در رشته هاي دلخواه خود
و مورد نياز تعاوني هاي
توليد ( با هدف تعيين محل
اشتغال ) وارد آموزش و تحقيق
و فنآوري مناسب شده و با
اميد به آينده روشن از
تمام توش و توان خود استفاده
نمايد . و از سوي ديگر مشوق
خانواده ها براي سرمايه
گذاري در بنگاه هاي زود
بازده و تعاوني ها و دانشگاه
ها شوند .
با
يك برش در واقعيت جامعه
همه مردم را بنحوي در شرايط
بالا داراي سهم و انديشه
و آينده ميتوان ديد . لذا
به برخي از فراز هاي مثبت
اين انديشه مي پردازيم
.
الف : اين فرآيند بزرگ
در ابعاد شهري و استاني
و كشوري مي تواند بسيار
پر معنا و پر رنگ بوده و
تك تك عناصر ملي را آگاه
و مسئول و با برنامه و با
هدف و مطمئن , تربيت نمايد
. و با افزايش سطح مشاركت
به يك جامعه واقعي و بالنده
و بهم پيوسته تبديل نمايد
. زيرا كه جاي جاي كشور را
بنحوي متعلق به خود دانسته
و از كيان آن دفاع خواهد
نمود.
ب:يك جامعه با افرادي كه
تك تك آن علوم را همراه
با تحقيقات و فناوري پيگيري
مينمايد . و در پي افزايش
رشته ها و شاخه هاي علوم
بوده و به يافته هاي جديد
علمي رسيده و ميرسد . به
هيچ وجه با جامعه كنوني
مساوي و برابر و هم سرنوشت
نخواهد بود . جامعه اي كه
نخبگان آن حركت علمي را
هدايت مي نمايند . يك جامعه
با تقواي علمي است.
ج: تثبيت شغل و آينده نگري
با برنامه از پيش تعيين
شده و سرمايه گذاري در
توليدي هاي مختلف كه اميدواربه
داشتن نيروهاي ارزشمند
و كارآمد و كارآزموده
هستند . تمام قواي جامعه
را بسيج سازندگي خواهد
نمود و قواي همه تعديل
خواهد شد . و از ناهنجاريها
و فاصله هاي طبقاتي خواهد
كاست . و همچنين سرمايه
گذاري هاي تربيت و امنيتي
كاهش پيدا كرده و جامعه
شاد و آزاد و در فكر آباداني
كشور را تربيت مي نمايد
.
د: هنگاميكه هر
فرد بنا بر تلاشهاي خود
موفقيت هاي مناسب را كسب
نمايد . هنگاميكه سرمايه
گذاري فراوان داخلي و
خارجي را به دليل عدم اضطراب
و نگراني ببينيم . هنگاميكه
تعامل بين دانشگاه و توليد
را برقرار نماييم . ديگر
كسي از بي عدالتي شكوه
نخواهد نمود . زيرا علي
عليه السلام يعني عدل
مجسم انساني براي هميشه
روشن نموده است . كه از وظايف
حاكم عادل , فراوان نمودن
ثروت مردم است . در عين حال
اميدواريم با هوشمند
شدن مردم و سيستم ها و ورود
منطقي به دنياي آي تي ( IT ) به
عدالت مطلوب و دلخواه
دست پيدا نماييم .
در
پايان نبايد به گفتار
اين مقاله بسنده نماييم
. و نياز به انديشمنداني
كه راه نجات بشر را با همه
سختي ها بر خود هموار نموده
اند , براي هميشه باقي بوده
و اين پرونده گشوده شده
همچنان باز مي ماند . اما
در اين گفتار اميد فراوان
به پيگيري يك پروژه علمي
( دانشگاه هاي تعاوني ) و يك پروسه تعاوني
( سرمايه گذاري همگاني
و همه جانبه ) ديده شده است
. انشاء ا...با آرزوي موفقيت!
30 / 2 / 89 سيد علاء
الدين موسوي